جدول جو
جدول جو

معنی خزان رسیده - جستجوی لغت در جدول جو

خزان رسیده
(خَ رَ / رِ دَ / دِ)
پژمرده. خزان دیده:
مجنون چو گل خزان رسیده
می گشت میان آب دیده.
نظامی.
کای تازه گل خزان رسیده
رفتی ز جهان جهان ندیده.
نظامی.
لیلی سمن خزان ندیده
مجنون چمن خزان رسیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
خزان رسیده
پژمرده، خزان دیده
تصویری از خزان رسیده
تصویر خزان رسیده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ دَ / دِ)
ضررکرده و خسارت کشیده و مغبون. (ناظم الاطباء) : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد نماید. (مجالس سعدی).
دریاست مجلس او دریاب وقت و دریاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد.
حافظ.
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(خَ دی دَ / دِ)
خزان رسیده. پژمرده. (آنندراج) :
لیلی سمن خزان ندیده
مجنون چمن خزان رسیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
خزان رسیده، خزان زده، پژمرده، خشکیده، زرد شده
فرهنگ واژه مترادف متضاد